چند روز حالم درد امروز عصری خوابیدم . شش و نیم عصر بیدار شدم احساس کردم بدنم بهتره فهمیدم چه قدر نیاز به خواب دارند. پتو برقی روشن کردم دوباره زیر خوابم همش خواب ادریان وخونه و . می دیدم! بیدار شدم یادم افتاد درست مثل غروب های جمعه، دلتنگ خونه شدم دیروز کنفرانس بوده . من اینها رونمی رم که انرژی داشته باشم و بتونم کارای دیگه م رو بکنم . ز رفته تهران برای ازمایش. منبع
درباره این سایت